یا من لا حبیب الا هو
سلام و عرض ارادت به تمام دوستانی که به این جانب لطف دارند! شاید باورتون نشه !ولی من دارم از سایت مدرسه آپ میکنم! کامپیوترم داغون شده! دعاکنید زودتر درست شه تا بتونم لطفتون رو جبران کنم! یا علی سلام به عزیزانی که با: - غر زدن - تیکه انداختن - گیر دادن - حال گیری - و..... به اینجانب لطف دارند باید نکته هایی را به اطلاع برسانم: - موس و کیبرد اینجانب به دلایلی به دست مادرم توقیف شده بود لذا قادر به جواب گویی به شما عزیزان نبودم! - پارسی بلاگ اندکی با مشکل رو به روست که این باعث شده که من نتوانم به شما عزیزان نظر دهم ولی به محض بهبود وضعیت به رو چشم! _ باز هم لازم میدانم کهاز تمام شما عزیزان خواهش کنم تا برای این بنده خدا کسی که در بزرگی را در دل دارد. تقدیم به آن هایی که احساس من خالی از احساس وخسته را میفهمند! دعاییم کنید که بد محتاج دعاییم!
قالبم رو عوض کردم ! خودم که خیلی دوسش دارم! نظر شما چیه! به امید یه آپ متفاوت! فعلا پر از حرفم ولی خالی از احساس! اما به هر قیمتی شده این نوشته رو آپ میکنم چند روز پیش همون طور که گفته بودم اسباب کشی داشتیم خداییش خیــــــــــــلی سخت بود ولی...... من اون روز فهمیدم آدم به کی میگن. ساعت5 :8 قرار بود خاور بیاد و به موقع هم اومد . خواستم بگم کارگر ها اما نه نمیتونم به خودم این اجازه رو بگم که اونا رو کارگر بخونم! مخصوصا یکی از اون ها خیلی سریع و باور نکردنی کار میکردن! کار ما آخر با 3 بار خاور لب به لب پر راه افتاد. نکته ای که میخواستم بگم این بود که اونی که به من یه خرده فهموند آدم کیه کسی بود که سری اول که خاور پر شد وقتی دستمالی رو که دور سرش بسته بود باز کر و چلوند یه عالمه از آسفالت زیر پاش خیس بود اما حتی نفسش هم تند نشده بود از اون جا فهمیدم که آدم به کی میگن کسی که تو هر سری آب خوردنش که کم هم نبود ذکر یا زهرا از دهنش نمی افتاد. از اون جا فهمیدم که وقتی به صورتشون نگاه میکردی خیس از عرق بودن و من خیس از شرمندگی! بگذریم از این حرفها! درد دل من رو خیلی ها خوندن اما.... درد دل من هنوز هم هست . اما باز هم کسی آن را ندید و نشنید! چرا؟ راستی آهنگ جدیدم رو خیلی دوست دارم! علاوه بر اون تا یه حدی حرف دل منم هست! مخاطب هم داره!!!! خیلی خستم!پس فعلا همه تون رو به خدایی که دارم میسپرم! فعلا برام ، مطلب قبلیم هنوز تازس به خاطر همین هم آپ نکردم. علاوه بر این جمعه اسباب کشی داریم! برام دعا کنید اونم از همه جهت فکر نمی کردم هیچ وقت از این مطالب رو وبم بذارم! ولی پرم از خستگی هایی که بعید میدونم رفع بشه! من خسته بودم ! ولی کسی این خستگی ها رو ندید ! من از حرف های قدمی لبریز بودم اما کسی نشنید! من آشنا بودم اما من رو غریبه میشناختند! وشاید من همان غریبه ای هستم که به خیال خود آشنا بودم! من پر هستم از خستگی هایی که دیگر راه بغض را هم در گلوییم بسته! گفتم مرا دریابید ولی همه این حرف مرا هم به سخره گرفتند.
قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت |