هدي بي احساس
اگه يه ذره احساس داشته باشي ميفهمي چي ميگم
واقعا كه
اين شعرا رو بايد با تمام وجود درك كني
ولي خب ، جاي من نيستي ولي جاي خودت كه هستي
به خاطر جاي خودت هم كه شده ، اينارو درك كن لطفا
دل من..
دل بي قرار و ماتم زده ام..
به کدامين انعکاس آب در دوردستها...
سر به بيابان گذاشتي و در ورطه هلاکت افتادي....
به کدامين برق نگاهي....
و دست تمناي بي باراني....
چشم از آسمان برگرفتي و در حيرت لحظه هاي از دست رفته...
حتا اشکهاي تو و...
چشمه جوشان نظرگاه آسماني تو...
خشکيده شد!!!!
چه زود خاطره ها مردن
چه زود مرده ها فراموش شدن
و چه زود براي فراموش شده ها دلامون تنگ شد
و چه زود دلاي تنگمون سنگ شدن
منم و دل شكستم كه داره مي ميره اين جا ( انگار من مي ذارم)
كاش منم مثله تو بودم مي زدم به بي خيالي
با توام بي خبر از من ، كاش منم مثله تو بودم
نه من دوست دارم خودم باشم
خدارو با چشم كه نميشه ديد
دلي هم برام باقي نمونده كه بشه باهاش خدا رو ديد
اونم دل من
الآن كه حالم بده ، داشتم فكر ميكردم كه يعقوب(ع) خيلي يوسف(ع) رو دوست داشت و
اين باعث شده بود كه از خدا دور بشه و فقط به يوسف فكر كنه
برا همينم خدا نمي ذاشت فراق اين پدر و پسر تموم بشه
ولي وقتي يعقوب ، توبه كرد ، تنها به ياد خدابود ، از يوسف گذشت
وخدا ، يوسف و به يعقوب برگرداند.
ابراهيم(ع) هم از اسماعيل گذشت و خدا خواست كه به خاطر گذشتش ، هميشه پيش پسرش باشه
بله اينو گفتم تا الآن كه يك ربع به 2 است ، شما نتيجه بگيريد كه .....
نتيجه گيري آزاد است
يكبار ديگه من نظر بدم تو آپ كن
.
..................
...................
هر چي مي خواستم بهت گفتم
خيلي...................
با كلي احساس بهت نظر دادم
باشه ، باشه
وسوسه شو ، حقته كه وسوسه شي ،چه معني داره من نيام تو بياي!!
بالاخره سرتون وقت شد ، به نظرات ما فقير فقرا جواب بدي
مي خوام نيام مدرسه دوست ندارم بيام ، مي خوام همين طوري بگم
من حالم خوب نيست ، خانه خالي از وجود خانواده
خودم در خدمتتون هستم و خودش