• وبلاگ : يا من لا حبيب الا هو
  • يادداشت : اولين كلمه
  • نظرات : 3 خصوصي ، 15 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + مهديس 

    ناله را هر چند مي خواهم که پنهاني کنم .... سينه مي گويد که من تنگ آمدم فرياد کن

    بايد فراموشت كنم

    چنديست تمرين مي كنم

    من مي توانم ، مي شود

    آرام تلقين مي شود

    حالم نه اصلا خوب نيست

    تا بعد بهتر ميشود

    فكري براي اين دل آرام غمگين مي كنم

    من مي پذيرم رفته اي

    وبرنمي گردي همين

    خود را براي درك اين صد بار تحسين مي كنم

    كم كم ز يادم مي روي

    اين روزگار و رسم اوست

    اين جمله را با تلخي اش صد بار تضمين مي كنم

    + مهديس 

    هدي ، من مي خوام زنده بمونم ولي خوب نمي شه

    بيخود كه نمي شه ، مگه دست روزگار

    من اين روزگارو نابود مي كنم اگه بخواد منو نابود كنه

    چقدر گرمه ، همه چي گنده ، گند

    اصلا ديگه هيچي نمي خوام

    مي خوام امتحان شنبه رو تجديد بشم نيام مدرسه

    من نمي خوام بيام مدرسه مي شه ؟؟؟؟؟؟؟؟

    نمي خوام بيام مدرسه نميخوام بيام نمي خوام بيام

    نمي خوام بيام من نمي خوام بيام مدرسه نمي خوام نمي خوام

    من ديگه هيچي نمي خوام اين روزگارم نمي خوام

    نمي خوام بيام مدرسه

    پاسخ

    اين طوري نگو!چون اگه تو اين حرف رو بزني منم وسوسه ميشم!حالا چرا نميخواي بياي؟؟؟

    سلام!

    دستورتون اجرا شد خانوم!

    چرا ان قد عصباني بودي؟؟؟؟

    پاسخ

    به خاطر آهنگ مسخره وبت!!!!!!
    + تدي 

    تو كل نظرات يكي خوب گفت اونم چنگيز بود بعدشم فكر نمي كردم قلمت اينقدر خوب باشه

    راستي ميشه يكم خودموني بنويسي؟

    مگه اينجا وب دختران اهل قلم باز كردي؟

    يا شعر مي نويسي يا متن ادبي .

    پاسخ

    مي دونم شما ها حسوديتون ميشه به خاطر همين هم اين جوري ميكنني!ما اينم ديگه!!!
    مهديس شعرت خيلي قشگ بود!!

    با اينكه آچمز كردم از اين همه فلسفه!!!!!!اما قشنگ و خوشمل بودش!يه وقت به ما سر نزنياااااااااااااااااا!گناه داره!

    مي لينكمت سياه و البته سفيد!!!!

    بنده هم اتفاقا شديدا با حرف جناب چنگيز موافقم .......... شما درس ها زو از بر هستي .......... خوش به حالت ......... ما همچين بگي نگي درس داريم ......... در بقيه مواقع هم كار داريم .......چشم ....... منم دلم برات خيلي تنگ شده ......

    سلام!

    با اسم روزي روزگاري بادبادك! لينك كن!

    من با چه اسمي بكنم؟!

    + چنگيز 
    چه خبرته که اين قدر زود به زود آپ مي کني، وبلاگ نديده
    پاسخ

    اين حرف هارو آدم هايي كه سالي يه دفعه آپ ميكنن ميگنكه شما هم يكي از اون هايي
    + مهديس 

    با اين سيستم ، كشته منو سيستم

    يه شعر قشنگ و كامل نمي فرسته ، بايد شعر و تيكه تيكه ،

    كنم ، پاره پاره كنم تا بفرسته ،

    شما لطف كن ،‏اين شعرو از نظر پايين به بالا بخون از بالا به پايين

    نخون. شعر از اون نظر اوليه ، زيريه ، شروه مي شه

    بخون بلكه درس بگيري ، خودم هنوز درس نگرفتم

    پاسخ

    شعرش قشنگ بود!
    + مهديس 

    عشق ليلا در دلت انداختم

    صد قمار عشق يکجا باختم

    کردمت آواره صحرا نشد

    گفتم عا قل مي شوي اما نشد

    سوختم در حسرت يک يا ربت

    غير ليلا بر نيامد از لبت

    + مهديس 

    روز و شب او را صدا کردي ولي

    ديدم امشب با مني گفتم بلي

    مطمئن بودم به من سر مي زني

    در حريم خانه ام در مي زني

    حال اين ليلا که خوارت کرده بود

    درس عشقش بي قرارت کرده بود

    مرد راهش باش تا شاهت کنم

    صد چو ليلا کشته در راهت کنم

    + مهديس 

    من که مجنونم تو مجنونم نکن

    مرد اين بازيچه ديگر نيستم

    اين تو و ليلاي تو... من نيستم

    گفت اي ديوانه ليلايت منم

    در رگ پنهان و پيدايت منم

    سالها با جور ليلا ساختي

    من کنارت بودم و نشناختي

    + مهديس 

    گفت يا رب از چه خوارم کرده اي

    بر صليب عشق دارم کرده اي

    جام ليلا را به دستم داده اي

    وندر اين بازي شکستم داده اي

    نيشتر عشقش به جانم مي زني

    دردم از ليلاست آنم مي زني

    خسته ام زين عشق،دل خونم نکن

    + مهديس 

    يک شبي مجنون نمازش را شکست

    بي وضو در کوچه ليلا نشست

    عشق آن شب مست مستش کرده بود

    فارغ از جام الستش کرده بود

    سجده اي زد بر لب درگاه او

    پُر ز ليلا شد دل پر آه او